Power of love♥️ P1♥️

SabrinaAgreste · 06:34 1400/04/07

❗Dong forget power of love always is so strong❗

❗یادت نره قدرت عشق همیشه قوی ترینه❗

بپر ادامه🤭

♥️Power of love♥️

Part 1

مدرسه:

*خانم ویکابیم معلممون هست

از در وارد شدم توی حیاط هر چقدر گشتم لویی رو ندیدم رفتم توی کلاس رفیق فابم مرینت رو هم ندیدم وقتی برگشتم تو حیاط نه آدری بود نه آدرین نه آدرینا نه کاترینا نه حتی نیک هیچ کدوم نبودن تنهایی صبر کردم تا کلاس شروع شد رفتم تو دیدم برای تولدم جشن گرفتن با اینکه تولد آدرین هم بود ولی همش فکر آدرین بود که منو سوپرایز کنن چون بعد از مرگ مامان تا حالا انقدر خوش حال نبودم تا اینکه کریستال اومد توی کلاس تا دید تولد منه گفت:مگه مامان نداری که دوستات برات تولد میگیرن؟

خیلی دلم شکست چون الان یک ساله که مامانم فوت شده 

آدرین تا بغض منو دید زد تو گوش کریستال مرینت رفت آدرینو آروم کنه لویی هم اومد پیش من

بعد از خوردن کیک با کلی غم و غصه که رو سرم ریخته بود معلممون گفت که ۲ تا دانش آموز جدید داریم

خانم ویکابیم:بچه ها دانش آموز های جدیدمون رو معرفی می کنم جانی پرایس و لوک اسپین

جانی و لوک رفیق فاب بودن

ما به ترتیب همیشگی مون نشسته بودیم:آدرین و مرینت میز اول بودن،آلیا و نینو پشتشون،منو و آدرینا پشت اونا،آدری و کاترینا هم پشت ما،جانی و لوک هم رفتن پشت آدری و کاترینا 

از تزیینات کلاس فهمیدن تولدمونه و بهمون تبریک گفتن همون موقع کریستال پرید روی دوش لوک وای خیلی دختر رو مخیه لوک هم اصلا محل نداد و هلش داد اون طرف قشنگ ضایع شد 😂

این داستان ادامه دارد...