رمان Element of magic توسط کاترینا پارت دوم
برو ادامه❣
برو ادامه❣
Element of magic
Part 1
سلام، من کاترینا هستم، کاترینا اگرست. دختری تنها و بی رمغی که گذشته خیلی تلخی داشته.
بعد از مرگ پدر و مادرم یعنی لیلی و جیمز پاتر کلا ناامیدم. وقتی برادر کوچولوی خودم رو یعنی هرب رو از دست اسمشونبر ( ولدمورت) نجات دادم و الان سال هاست که با هم تنها زندگی می کنیم. هر چند اسنیپ بعد از مرگ والدینمون سرپرستیمون رو به عهده گرفت، ولی به دست ولدمورت.،.... کشته شد.. از اون به بعد منو باردرم خیلی تنها شدیم
شاید براتون سوال باشه که چرا فامیلی منو هری با هم یسکان نیس، بذارید داستانمونو براتون بگم!:
اون شب وقتی ولدمورت ( واقعیتش چون هیچ ترسی ازش ندار، اسمشو به زبون میارم )
می خواست پدرو مادرم و البته منو داداش کدچولومو بکشه و زهر رو به لبمون بنوشونه، قبلش ما رو تهدید می کرد و اینکه مطمین بود می تونه ما رو بکشه بخاطر همیننم واقعیتی که من خودم ازش باخبر نبودم رو بهم گفت.
اون به من گفت گه مادرم لیلی قبل از ازدواج با پدرم جیمز همسر گابریل اگرست بود، در اصل اون پدر واقعیمه، ولی اون خیلی مادرمو اذیت می کرده و به همین سبب مادرم از اون جدا شد و با جیمز پاتر ازدواج کرد. بعد ادامه داد که من سه خواهر و یک برادر دیگه ای هم به جز هری دارم که اسماشون: سابرینا اگرست، ادرینا اگرست و ادری اگرست و ادرین اگرست هستش
در واقع منو و خواهرام و ادرین با هری خواهر برادر ناتینی هستیم، ولی خب گابریل اگرست سه خواهرم و ادرین رو از مادرم گرفت و من هم توسط مادرم بزرگ شدم
بالاخره آپلود کردم بیو رمان جدید رو
میراکل سیترز نه
من هیچ وقت نمیبازم اون بیو اش رو آوردم برو ایدامه
خب بچه ها شلام من کاترینام بعد از سال ها اومدم😂 می خوام اولین رمان رو بدم به نام Element of magic بزن که بریم
سلاامممممممممممممم
رمان جدیدددددد تو خواب به ذهنم زد😂
اسم
I never lose
و حالا هر وقت شد میدم بهتون بیوگرافی رو
خب های گایز
پس از سال ها میخوام از پاور آف لاو(♥️Power of love♥️)
پارت بدم برای خوندن پارت ۳ بپر ادامه😉
والا دیدیم همه دارن تولد بلاگیکس رو تبریک میگن گفتم منم بگم
امروز بلاگیکس یه ساله شد🙂😇
حوصله آپلود پوستر نیست برو ادامه
انشالله طبق دانسته های من ما اینو تو فصل
خو مرضه 😐
یکم دیگه🤌🏻🤏🏻
بسه
تو فصل ۱۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰ میبینم😁ن پ اخه جرمی و توماس نم پس میدن اینکارو انجام نمیدن مگه اینکه در پیری گیج بزنند😑😑💔💔
والا 😐شدو ماث هم داره هویتش رو میگه به یکی مری به آلیا گفت 😐😐آخه بیشور کت چیش کم بود به آلیا گفتی😐
دوربین زومه؟
ارزومه ارزومه😂😂😐
بخداااا هیچی نمیشه😐😐
والا آدم اینقدر کور😑😑😑😑😑😑
من آدری امممم😑😑😑💔💔موندم مردم چرا آدرین رو آدری میگن مگه دختره😐😐
از پینترست در اوردم😂😐
خب مای کیوتیز عید غدیر خم رو تبریک میگم🥳🥳🎉🎉🎊🎊 و
سید ها عیدی ما کو😁😐🤨🤨🤨
خبببب زیر این پست ۵ نفر اولی که کامنت بدم از هرچی بخوان به هر تعداد میدم بهشون😍❤❤
و پستام نیز در راهه😍💘
☆◇♡برو ادامه ♡◇☆
ای درد این بلاگیکس بالا داره واس عید گیف متحرک انداخته رو مخههههه😑😑😑
من رو جخ نمیشم خاله آدری اومده با فعالیت😎😎
خدا بخواد از رمانم هم پارت میدم😐👌🏻
خو چیه زدم تو خط تئوری
این یکی بیشتر اخباره
بدنبال کیوتم